* چه تفاوتي بين اين نوع رمان و ديگر انواع رمان در سطح كودكان وجود دارد؟
- رمان فلسفي براي كودكان گونه اي ( genre ) تازه با هدفي خاص است. اين هدف، دعوت كودكان به شركت در گفت وگوي فلسفي درباره مفاهيم بحث انگيز و عادي - كه جزيي از تجربه زندگي انسان محسوب مي شود- است. در اين صورت، آنها يك هدف قوي آموزشي را دنبال مي كنند كه اغلب به نقاط عطف مفاهيم فلسفه سنتي و راهبردهايي مي پردازد كه براي انديشيدن طراحي شده اند. اين رمان ها از يك طرف ابعاد سنت فلسفه و از طرف ديگر انواع انديشه ها و سبك هاي تفكر كه مورد استقبال كودكان است دنبال مي كنند . اين رمان ها با وجود كتابهاي راهنمايي كامل مي شوند كه الف) انديشه هاي اصلي را به معلمان نشان داده و ايده هاي موقعيت هاي مختلفي را كه در تاريخ فلسفه وجود داشته است ارائه مي دهند، ب) براي معلم ها تفريح و موضوع بحث فراهم مي كنند ، كه اين امر تلاشي براي بازسازي تاريخ فلسفه محسوب مي شود، ج) كتاب هاي راهنماها بدين منظور تهيه شده اند تا تمرين هاي گوناگوني را پيش روي دانش آموزان و معلمان قرار داده ، براي آنها موضوع بحث فراهم كرده و آنها را ياري داده تا افكار خود را بهبود ببخشند، و متوجه تكامل فرآيند پرسش و پاسخ شوند . چنين توجهي به تفكر خود منجر به خود اصلاحي كودكان مي شود ، كه اين امر خود يكي از خصوصياتي مهم تفكر انتقادي است.
برخي بر اين باورند كه رسيدن به مسائل فلسفي از طريق ادبيات كهن ساده تر از كار كردن با چنين رمانها و راهنماهاي هدفمند است. اما من شك دارم كه اعتقادات آنها درست باشد. در بيشتر كشورها معلمان در زمينه هنر و حرفه پرس وجوي فلسفي تعليم نديده اند |
در حالي كه بررسي طرح داستان و تحول شخصيت ها از اهداف مهم كلاسهاي ادبيات است. آنچه در فلسفه مورد توجه قرار مي گيرد، شيوه هاي تفكر و انديشه بوده كه در سطح زيرين داستان نهفته است. ادبيات استاندارد براي خوانندگان ابزاري را كه براي تفكر فلسفي مورد نياز است به وجود نمي آورد. اين نوع ادبيات با شكل گيري مفاهيم و تجزيه و تحليل سوالات باز، گفت وگو،
در حالي كه بررسي طرح داستان و تحول شخصيت ها از اهداف مهم كلاسهاي ادبيات است. آنچه در فلسفه مورد توجه قرار مي گيرد، شيوه هاي تفكر و انديشه بوده كه در سطح زيرين داستان نهفته است |
متون داستاني فلسفه براي كودكان به عنوان ابزاري مناسب براي انجام پرسش و پاسخ عمل مي كند چون : (1) داستانها احساسات عادي كودكان را توصيف مي كنند، بدون اين كه كودكان و مشكلات حقيقي را نشان دهند . بدين ترتيب كودكان مي توانند درباره احساسات شخصيت ها به طور منطقي صحبت كنند و اين امر را درك كنند كه چرا احساس آنان مثل احساس شخصيت هاي داستان است،(2) علاوه بر ارزش داستانها به عنوان يك نوع هنر، تمرين هاي فلسفي در اين داستانها همچون مهارتي توصيف شده كه به سادگي تدريس و آموخته مي شود، و( 3) داستانها، مفاهيم، شيوه ها و موقعيت هاي فلسفي را در بافت زندگي واقعي ارائه مي كنند كه به سادگي قابل انتقال به كودكان است.
* تفاوت بين رمان هاي فلسفي براي كودكان و داستان هاي فلسفي همچون دنياي سوفي اثر يوستين گردر ( Jasetein Gaarder) چيست؟
داستانهاي فلسفي براي كودكان سعي دارند كودكان را وادار كنند كه خودشان به فلسفه بپردازند |
* شما چند رمان و داستان كوتاه در مجموعه هاي مختلف نوشته ايد. چطور امكان دارد در هر صفحه اين داستانها مسائل، رابطه ها و معاني فلسفي را به صورت پنهاني به كودكان ارائه كرد؟
بابرنامه هاي فلسفه براي كودكان زمينه ايي فراهم مي شود تا كودكان به صورت خودآگاه مهارت هاي گوناگون تفكر انتقادي، تفكر خلاقانه و تفكر مسوولانه را تمرين كنند |
از طرف ديگر، داستانهاي كوتاه معمولا توجه كمتري به شيوه ها و تدابير فلسفي دارند . در اين زمان است كه راهنماهاي ضميمه داستان كوتاه بايد چندين تمرين مختلف را درباره استدلال ها، تمايز گذاشتن، قياس ها، استنتاج ها، پيشفرضهاي صحيح و همچنين سفسطه ها معرفي كنند. آنچه هركسي از داستان كوتاه كسب مي كند فرصتي است تا بر يك سوال مهم متمركز كند.
نظر شما